ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
برای شنیدن صدای شعر کلیک کنید :
1392/7/18
امیرخیزی
دفتر : شخم بر ذهن سوخته
ردیف : 10
رها شدن
زنجیرت را خواهم جوید ...
نامِ تو را
بر بالِ پروانه ی دشت
- در رقص
چون باله ی دریاچه ی قو -
بر قلبِ ریزِ قاصدک
- آنگاه که بر پلکم نشست
لبخند زد
نازم کشید –
بر واژه های صحبتِ سِرّی یک دخترک وُ
ماهی حوض ....
خواهم نوشت !
زنجیرت را خواهم جوید ...
شعرِ تو را
در گوشِ صد ماهی سرخ
- خوابیده بر ساحلِ امن –
در سَمعکِ مادر بزرگِ منتظر برای مرگ
- آنگاه که بر من خیره شد
لبخند زد
آهی کشید –
بردفتر نقاشی دخترک وُ
قناری در قفسش ....
خواهم سرود !
روح تو را
بر بال رویای زمین خواهم نشاند
زنجیرِ افکار تو را ...
خواهم جوید ...
خواهم گسست !
مانند زنجیری که بر دست و تن و پاهای من پیچیده است !
مانند افسونی که بر دنیای من افتاده است !
مانند تاریکی شب ...
که بر روزم ...
گسترده است !
خواهم گسست .....
خواهم رهید !
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم
از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم
مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
میکنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم
سلام بر دوست گرانمایه و عزیزم
عالی بود .
...
خواهم گسست ...
آفرین . یاشاسین عزیز قارداشم.
اولدوم بو یولدا من
ئوز ئوزیمی دوشمن
آیری دوشدوم سندن آئری دوشدوم سندن هییییی
امیدوارم همیشه شاداب بمانید .