موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

موژان

به سراغ من اگر می آیید .....

رها شدن

 

برای شنیدن صدای شعر کلیک کنید :


 



 

1392/7/18


امیرخیزی


دفتر :  شخم بر ذهن سوخته


ردیف : 10


  رها شدن

 


 

زنجیرت را خواهم جوید ...


نامِ تو را


بر بالِ پروانه ی دشت


-     در رقص


چون باله ی دریاچه ی قو -


بر قلبِ ریزِ قاصدک


- آنگاه که بر پلکم نشست


لبخند زد


نازم کشید –


بر واژه های صحبتِ سِرّی یک دخترک وُ


 ماهی حوض ....


 خواهم نوشت !


 

زنجیرت را خواهم جوید ...


شعرِ تو را


در گوشِ صد  ماهی  سرخ


 - خوابیده بر ساحلِ امن –


  در سَمعکِ مادر بزرگِ منتظر برای مرگ


- آنگاه که بر من خیره شد


لبخند زد


آهی کشید –


بردفتر  نقاشی دخترک وُ


قناری در قفسش  ....


خواهم سرود !


 

روح تو را


بر بال رویای زمین خواهم نشاند


زنجیرِ افکار تو را ...


خواهم جوید ...


خواهم گسست !


مانند زنجیری که بر دست و تن و پاهای من پیچیده است !


مانند افسونی که بر دنیای من افتاده است !


مانند تاریکی  شب ...


که بر روزم ...


گسترده است !

 

خواهم گسست .....


خواهم رهید !



 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
جمال نقش جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 15:13

دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم
و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم

از دل تنگ گنهکار برآرم آهی
کاتش اندر گنه آدم و حوا فکنم

مایه خوشدلی آنجاست که دلدار آنجاست
میکنم جهد که خود را مگر آنجا فکنم

علی حیدری جمعه 19 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 13:21 http://ali9436.blogfa.com

سلام بر دوست گرانمایه و عزیزم
عالی بود .
...
خواهم گسست ...
آفرین . یاشاسین عزیز قارداشم.

اولدوم بو یولدا من
ئوز ئوزیمی دوشمن
آیری دوشدوم سندن آئری دوشدوم سندن هییییی

امیدوارم همیشه شاداب بمانید .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد